doosti
گاهی دلگرمی یک دوست ، آنقدر معجزه میکند که انگار خدا ، در زمین ، کنار توست . . .
گاهی دلگرمی یک دوست ، آنقدر معجزه میکند که انگار خدا ، در زمین ، کنار توست . . .
روزها ميگذرند...
غروب ها ميگذرند...
تمام خاطرات تلخ و شيرين ميگذرند...
اما من نه از اين روزها... نه از غروب ها و نه از هيچ يك از خاطرات نميگذرم
روزهاي دلتنگي... غروب هاي تنهايي... وخاطراتي كه مرورشان بدون تو...باز مرا ميشكند
اي روزگار يادت باشه قيامتي هم هست
میخواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!