#include<stdio.h>
int main()
{
int i,n,j;
scanf("%d",&n);
for(i=1;i<=n;i++)
{
for(j=1;j<=n;j++)
if(i==1||i==n||j==1||j==n)
printf("*");
else
printf(" ");
printf("\n");
}
}
#include<stdio.h>
int main()
{
int i,n,j;
scanf("%d",&n);
for(i=1;i<=n;i++)
{
for(j=1;j<=n;j++)
if(i==1||i==n||j==1||j==n)
printf("*");
else
printf(" ");
printf("\n");
}
}
#include<stdio.h>
int main()
{
int i,j,a,b,n,A[100]={0};
A[0]=1;
scanf("%d",&n);
for(i=2;i<=n;i++)
{
a=A[0]*i;
if(a>9)
{
for(j=0;j<i-3;j++)
{
b=i*A[j];
if(b>9)
{
A[j]=b/10;
A[j+1]+=(b%10);
}
}
}
else if(i==2)A[0]=2;
else if(i==3)A[0]=6 ;
else
A[0]+=a;
}
for(i=0;i<20;i++)
printf("%d",A[i]);
}
عطر گیسو
1 • بی فروغ مهر
2 • آینهٔ پندار
3 • افسانه
4 • اشک
5 • عطر گیسو
6 • چشم بهراه
7 • کیستم من
8 • نگاهی به ابرها
9 • سپیده
10 • شکوفه
11 • ساز و آواز
جهت دانلود روی ادامه مطلب کلیک کنید(عضویت الزامیست)
-------------------------------
سایت اختصاصی برنامه نویسی C و ++C
بزودی افتتاح خواهد شد.بدین منظور از شما برنامه نویسان عزیز دعوت بعمل می آید.منتظرحظور سبزتان هستیم.
وبا تشکر از عزیزانی که برای بروزشدن این وبلاگ لحظه شماری کرده و به ما برای بروز رسانی وبلاگ جیمیل ارسال می نمایند...
خندید وگفت هرچه بود گذشت
به گریه گفتمش اری ولی چه زود گذشت
بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید
بهار رفت تو رفتی و هرچه بود گذشت.
****************************************************
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
عشق ان شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم
در رگت پنهان و پیدایت منم
سالها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی <مریم>
------------------------------------------------------------------------------------------------
.......این محمد رضا هم دست بردار نیست ، میخوای بری برو دیگه کسی کاری باهات نداره، حنما شبنم بهش زنگ زده گفته ، فقط اون میدونه حال من الان چطوریه ، بله محمد جان ، چیکار داری ؟ (( میخوام ببینمت کجایی )) نمیدونم ، ( سعی داشت گریه و ناراحتی رو پنهان کنه ) (( بگو کجایی )) میام سر همون چهار راه انقلاب که توی ایستگاه نشسته بودیم ، قدم برداشتن برام خیلی سخته ، حالا چطوری برم ، میرم ، شبنم هم ازم خواست ، ولی انگار از دست دادن همه چیز و همه کس الان دیگه برام فرقی نمیکنه ، سر چهارراه دیدمش ، براش دست تکون دادم ، اومد این طرف خیابان ، (( بریم خونه )) با خنده گفتم من خودم میرم بابا چیزیم نیست که ، دلم نمیخواست از عمق دلم با خبر باشه ، ( با اصرار سوار تاکسی شدیم ، از این تاکسی های ون بزرگ سبز ، عقب عقب سمت چپ نشستم و محمد کنارم ، نمیدونم چرا دلم نمیخواست دوست ...
برای مشاهده داستان روی اصل مطلب کلیک کنید...
داستان عاشقانه دوم....کلیک کنید.
من این قسمت رو به شما اختصاص میدم:
شمامیتونید هم در قسمت چت باکس وهم درقسمت تبادل لینک هوشمند وهم در قسمت نظرات این بلاگ " نام وبلاگ " و " ایمیل" ویا " جیمیل " خودرا قراردهید تا دراین وبلاگ نشان داده شوند.
چند وبلاگ وایمیل ازدوستان:
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
ایمان(مدیرسایت):
جیمیل:
ایمیل:
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
شیردل:
ایمیل و جیمیل:
وبلاگ:
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
رحیمی:
ایمیل و جیمیل:
mahmudrahimi68@gmail.com
وبلاگ:
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
امیر غلامی:
ایمیل:
روی ادامه مطلب کلیک کنید....
دانلود آهنگ...
------------------------------------------------------------------------------------------
همانطورکه می بینید یکی از کاربران پس از عضویت اینجا پیام نوشته .
شما هم میتونین همین کارو انجام بدین...
تعداد صفحات : 3
درکل مخلصیم...